دلنوشته

ما ولایت مداران عاشق اسلام و انقلاب باید نشان دهیم مطیع قانون و رای ملت هستیم حتی اگر بر خلاف نظر ما باشد . ما پیرو رهبری هستیم که میدانیم چه نظری دارد و میتواند با گفتن نظر خود نتیجه انتخابات را عوض کند ولی نمی گوید سکوت می کند تا درس بزرگی به جهان دهد. او میزان را رای ملت میداند حتی اگر در انتخاب اشتباه کنند باز به احترام رای ملت می پذیرد و حمایت می کند.

ادامه مطلب را مطالعه بفرمایید.

پدر عزیزم، حاج حیدر کرمی، عارفی سالک، پدری مهربان و پاک. هرچند نیستی ولی روزت مبارک ای مرد. روز پدر برای آنانی که پدر حضور ندارد تا دست و پیشانی اش را ببوسند بسیار سخت است. تا وقتی هدیه ای می دهند بگویند: این فقط بخاطر آن است که بگوییم چقدر دوستت دارم. چه موقعی که بودی و چه حال که مدتهاست نیستی. ولی روزی نیست به یادت نباشیم، به یاد خوبی هایت، زحمت ها تلاش ها و سختی هایی که کشیدی تا ما بروی پای خود ایستادیم. پدرم از تو بسیار آموخته ام از ایمان قوی و پاکت، از صداقتت، از مهربانی هایت و از همه نصیحت های عملی ات نه شعاری؟ پدرم میدانم با آن زندگی پاکی که داشتی اینک در آرامشی، ولی بدان تا زمانی که نفس می کشم قدر دان زحمات تو هستم. خدا کند از من راضی باشی و اگر کوتاهی کرده ام مرا ببخشی. نمیدانم چه هدیه ای شایسته توست غیر از آن که برایت دعا کنم، خیراتی کنم به نام تو و از تو تشکر کنم بخاطر همه زحماتی که که برایم کشیدی. پدرم دوستت دارم از ته قلب و جانم. و اگر شما هنوز پدر را در کنار دارید بسیار قدرش را بدانید و بر دست و پیشانی اش بوسه زنید و به او بگویید که چقدر دوستش دارد. ولی بدانید بهترین هدیه ها برای پدر و مادر احترام و ادب است و لاغیر.

دنیا دنیای زرنگ ها و قالتاق ها و نان به نرخ روز خورهاست؟ اگر بخواهی در این دنیا سالم و زلال زندگی کنی با عشق و بدون خوردن حق دیگران، باید سختی بکشی، اذیت شوی، حرف ها بشنوی و تا مغر استخوانت بسوزد، ولی باید تحمل کنی چون آنهایی که در جاده ها به خاکی می زنند تا از دیگران سبقت بگیرند و فکر می کنند زرنگ هستند و دیگران را در گرد و خاک پشت خود نمی بینند انسان های کوچکی هستند که بزرگانی را که شخصیت و فرهنگ آنها اجازه نمی دهد

ﻋﺎﺭﻓﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ، ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮﯼ ﺷﺪ
ﻣﯽﮔﻮﻳﺪ: ﺩﯾﺪﻡ ﺑﭽﻪﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ، ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼِ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ. ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ.
ﻏﺮﻭﺏ ﯾﮑﯽﯾﮑﯽ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ.